دین و بازی های رایانه ای
معرفی مقاله
ایمان در مقابل فانتزی در بازی های رایانه ای
ارائه دهنده: مریم شکری
نویسنده این رساله مورد بحث ویلیام بینبریج، محقق مشهور جامعه شناسی است که در دهه ی 1980به همراه راندی استارک(2) نظریه ی خود را راجع به دین توسعه داد. این مدل تصویری بسیار اقتصادی از دین به نمایش می گذارد. این مدل به همان میزان که نویسنده تحت تاثیر اشکال مذهبی مسیحی قرار گرفته بود، از آن ها تاثیر پذیرفته است که در این رساله کاملا به صورت آشکار بیان می شود. به نقل قول از بینبریج مرزهای دین نامشخص شده اند زمانی که ما دور از مسیر اصلی فرقه های مسیحی حرکت می کردیم.
تمرکز اصلی eGods بر جنبه های مختلف دین در نظریه ی بینبریج و استارک است و این خود را در قالب کتابی که دارای 11 بخش با عناوینی مانند "فرقه" یا "مامویت" نشان می دهد.
او کار خود را به عنوان یک قوم نگاری در این کتاب نمی بیند بلکه روی فرهنگ بازی در حین انجام دادن آن ها تمرکز و تاکید می کند.
برای جمع آوری اطلاعات بینبریج بازی های بسیار زیادی را در طول مدت بسیار زیادی انجام داد، از جمله بازی world of Warcraft به مدت 2400 ساعت به طور کامل!
او برای این مقاله همچنین از منابع آنلاین و کمک دیگر بازیکنان کمک گرفته است با وجود آن که به نظر می رسد منابع آنلاین مانند چشم انداز دیگر بازیکنان نقش مهمی در شکل گیری این کتاب نداشته است.
او بیشتر بازی های جمعی با چند بازیکن و آنلاین را مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار داده است (MMOs) و سعی کرده تا فرهنگ این بازی ها را استخراج کند. مجموعه ی عظیم داده های بینبریج با ارائه ی طیف بسیار وسیعی از نمونه هایی است که او استفاده می کند تا نشان دهد چه بخشی از دنیای بازی چیز هایی مثل سحر و جادو هستند.
دو فصل اول از بقیه ی فصل های کتاب متفاوت است به طوری که اولین قسمت نام برده یک مقدمه ی کوتاه در مورد روش تحقیق و زمینه ی تحقیق او است و دومین قسمت عمدتا مقدمه ایست بر تنظیم فرهنگی مکانی که او این کار را در آن انجام داده است. رساله ی او به راحتی قابل دسترس است و مشخص است که هم برای محققین و هم برای عموم مردم نوشته شده است. همین مساله ممکن است بتواند توضیح دهد که چرا او هیچ اشاره ای به مباحث کلیدی در رابطه با حوزه ی مطالعات بازی در این کار نکرده است.
نتیجه گیری او این است که بازی های کامپیوتری یک نقطه ی شروع را برای در نظر گرفتن تغییرات گسترده در جامعه پیشنهاد می دهند که با روند سکولاریزه کردن مرتبط است که او آن را بدین صورت تعریف می کند: "تضعیف اعتقادات مذهبی به عنوان یک شکل از پیشرفت فرهنگی که تخیل بازیگوش انسان در آن آزاد و رها است."
در برخی از موارد که خود او ارائه می دهد برخی از گزینه های به اعمال مذهبی در بازی های مجازی یافت می شود. این نوسان بین توضیحات و تجزیه و تحلیل علمی از یک سو و دستور کار فرهنگی او در برابر دین از سوی دیگر، نشان می دهد او به خودی خود درفصل اول به سر می برد. در فصل دوم مواضع خود کتاب و خود را در یک طرف از یک مبارزه خاص بیان می کند: "این کتاب و این موضوع در یک جنگ فرهنگی گرفتاراست. دو طرف آن به صورت مشخصی روشن نیست اما در یک سمت ما می توانیم به صورت مبهم نیروهای محافظه کار را ببینیم که می خواهند به فرهنگ سنتی آمریکا از جمله مذهب قدیمی را حفظ کنند و از سوی دیگر نیروهای رادیکال که گزینه های فرهنگی جایگزین متصل به فن آوری های جدید را بررسی می کنند، قابل مشاهده هستند.
این مجموعه جملات لحن کلی او در تمام فصل های کتاب است.
تجزیه و تحلیل یک بازیکن ساخته شده برای بازی پیشتازان فضا مشکل دیگری را در کار نشان می دهد و آن این است که قطعات تحلیلی معمولا مبهم باقی می ماند.
در اینجا مساله ی قابل بیان آن است که تنها از جملات زیر تشکیل شده است:
این ماموریت بازیکن ایجاد شده به وضوح نشان می دهد که انسان به شدت مذهبی خواهد بود تنها اگر فرهنگ خود را به یک مراحل اولیه توسعه پسرفت دهد و عقب براند!
این می تواند از یک سو خلاصه ای از خلاصه ای از خط تلاش داده شده ی قبلی باشد اما متاسفانه در زمینه وسیع تر از کتاب مورد بحث، این می تواند به عنوان یک قضاوت اخلاقی از او (نویسنده) نیز درک شود.
به عنوان مثال در بحث راسل مک کاچن از میرچا الیاده نشان داده شده است دین محقق علاقه دارد به عملکرد قطعات مشکل ساز پژوهش که از سیر ایدئولوژیک محقق برخاسته است. به علاوه یک مشکل مشابه در محل کار در این رساله نیز وجود دارد؛ به نظر می رسد او (نویسنده) زندگی می کند تا به این نیت خود برسد اما در متقاعد کردن دیگران در رابطه با آن مساله در سطح علمی شکست می خورد.
