بازنمایی اسلام و مسلمانان در مطبوعاتی
بازنمایی اسلام و مسلمانان در پوشش مطبوعاتی
ارائه دهنده: زهرا رضانیا
در این نوشتار در ابتدا به ذکر کلیتی از مباحث مطرح شده در این مقاله می پردازیم و سپس به طور خاص به جزئیات آن اشاره خواهیم کرد. مقالهی پیش رو در دانشکدهی الهیات، مطالعات دینی و مطالعات اسلامی یکی از دانشگاههای بریتانیا در سال 2011 نوشته شده است. این پژوهش به طور کلی حول محور بازنمایی اسلام و مسلمانان در مطبوعات است و به این موضوع میپردازد. نویسندهی این مقاله معتقد است رسانهها در تداوم بازنماییهای غلط و منفی دربارهی اسلام و پیروان آن، نقشی اساسی ایفا میکنند. این مقاله ابتدائا بر موضوع فوق در حوزهی ایالات متحدهی آمریکا و بریتانیا متمرکز است و در ضمن آن، به بازنماییهای تاریخی اسلام نیز در آثار نویسندگان اروپایی و هنرمندان آمریکایی اشاره میکند و بیان میدارد که آنها نیز بازنماییهایی غلط و نادرست از اسلام و مسلمانان ارائه داده اند.
این مقاله به دلیل ارتباط مستقیم آن با بازنماییهای غلط از مسلمانان و اسلام انتخاب شده است و حول محور اسلام هراسی است. طبق آنچه در چکیدهی مقاله آمده است، این نوشتار بیشتر پیرامون رابطهی رسانهها با صنعت تصویر، موسسات آموزشی و سیاست گذاران و تداوم باور نادرست در مورد اسلام است و هما نطور که گفتیم در درجهی اول به بازنمایی اسلام و مسلمانان در ایالات متحدهی آمریکا و انگلستان میپردازد. نویسندهی مقاله مطرح میکند که پوشش خبری موجود در این عصر در ارتباط با اسلام و مسلمانان، عمدتاً از بازنماییهای تاریخی در این باره به ارث برده شده است. از این میان میتوان به نویسندگانی چون رولاند، دانته و مارتین لوتر اشاره کرد که در حقیقت این افراد کینهی تاریخی نادرستی در مورد اسلام و مسلمانان ساخته و پرداخته بودند و به تبع آنها آیندگان آنها نیز به ارائهی بازنمایی نادرست و منفی از اسلام پرداخته اند.
علاوه بر این باید به صنعت فیلم سازی هالیوود نیز اشاره کرد؛ از سال 1896 مسلمانان و اعراب در فیلمهای هالیوودی نقش افرادی ستیزه جو و متخاصم را بازی میکردنند. چنین تصویری توسط رسانههای خبری نیز به کار گرفته و ساخته میشد و در سیستم آموزشی نیز بازنماییهایی غلط و سو از اسلام ارائه و اطلاعاتی غلط به افراد داده می شد.
نکته ی قابل توجه دیگر در این باره این است که رسانه ها در بسیاری از موارد پایبند به سیاست های دولت و تحولات آن در ایالات متحده و انگلستان است؛ در حقیقت میتوان گفت دولت در این کشورها نفوذی نسبی در رسانهها و محتوای آنان دارد. در نتیجه میتوان گفت تولید نادرست توسط مطبوعات در رابطه با اسلام و مسلمانان توسط حرکت هماهنگ صنعت تصویر، سیستم آموزش و پرورش و دولت شکل گرفته و گسترش می یابد. در حقیقت آن ها از یکدیگر پشتیانی می کنند تا تصویر اسلام و مسلمانان در انظار عمومی خدشه دار شود. حال باید مسائل فوق را از زاویهای دیگر نگریست و آن هم این که افراد و گروه ها عمدتاً اتکای بیشتری به رسانهها برای اطلاع از اتفاقات اساسی و مهم نسبت به سایر منابع دارند. در نتیجه محتوای ارائه شده توسط رسانهها بیش از سایر منابع در ذهن افراد تاثیر گذار است و نهادها و سازمانهای یاد شده از این موقعیت مناسب استفاده میکنند تا در جهت پیش برد اهداف خود از رسانهها استقاده کنند و به نوعی بر اذهان تاثیر بگذارند.
بنابر آنچه که در این مقاله آمده است، اسلام و مسلمانان در رسانهها- علی الخصوص- بعد از یازده سپتامبر به عنوان افرادی بی سواد و کشوری که ساکنان آن مسلمانان هستند، کشوری توسعه نیافته و عقب مانده تصور و نشان داده میشوند. علاوه بر آن مسلمانان نیز افرادی بی خانمان و شکست خورده قلمداد میشوند. این مقاله پس از بررسی مباحث فوق به تعریف رسانه در بافت این پژوهش پیش رو می پردازد. در رویکرد دیگر این پژوهش به نفوذ خارجی در سازمانهای رسانهای نیز توجه کرده و آن را تحت پوشش قرار میدهد.
نویسندهی مقاله در ادامه به طور خاص پیرامون هالیوود و بازنمایی غلط آن از اسلام و مسلمانان میپردازد و آن را در زمینهی تاریخی آن مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه او از پژوهشی یاد میکند که محقق آن 900 فیلم هالیوودی را مورد بررسی قرار داده است تا مطلب فوق را به نوعی اثبات کند و در کنار آن به آوردن مثالهای مرتبط دیگری نیز میپردازد. در ادامهی مقاله بخشی تحت عنوان تحصیلات و بازنمایی اسلام و همچنین بخشی دیگر با موضوع سیاستهای دولت و ارتباط آن با پوشش رسانهای مطرح شده است که توضیحات آن به صورت اجمالی در ابتدا داده شده است. یکی دیگر از بخشهای این مقاله پیرامون رسانههای چاپی و بازنمایی اسلام و مسلمانان در این گونه از رسانهها است. نویسنده پس از پرداختن به موضوعات فوق به نتیجه گیری از مباحث یاد شده میپردازد؛ گرایش رسانهها برای بازنمایی غلط و منفی از اسلام و مسلمانان به تعداد انگشت شماری از قوانین در مورد موسس آن و پیروان این دین، با تقویت هر گونه باور منفی صورت می گیرد و این بازنمایی ها همواره با خطر و مضرات این دین همراه است. علاوه بر این باید گفت بازنمایی از داستان های موفقیت اسلامی و مسلمان، هر دو در گذشته و حال به ندرت در مطبوعات برجسته کشورهای نام برده شده دیده میشود. نویسنده در پایان با اشاره به این تقابل همیشگی "ما" در مقابل " آن ها"، به نقش موثر هر یک از نهاد ها و موسساتی که در ابتدا به آن ها اشاره کردیم در ارائهی بازنمایی صحیح از اسلام و مسلمانان نیز اشاره میکند.