معرفی مقاله دین و رسانه های جدید
دین و رسانههای جدید
ارائه دهنده: زینب شجاعیان
در طول 20 سال گذشته، محققان توجه زیادی به ارتباط بین رسانههای جدید، دین و فرهنگ دیجیتال داشتهاند و این بحث را مطرح کردهاند که چگونه سنتهای دینی با رسانه های آنلاین آمیخته شدهاند. منظور از سنتهای دینی بیشتر مذاهب ابراهیمی، مسیحیت، اسلام، جنبشهای دینی جدید و بوداییت است.
در جوامع غربی، جذابیت روز افزون رسانههای جدید (برای مثال، وبلاگها، شبکههای اجتماعی و تلفنهای همراه) تاثیر قابل توجهی بر روی جنبههای مختلف فرهنگ معاصر از جمله اعمال گروههای مختلف دینی، سازمانها و افراد گذاشته است. مهمترین تاثیر را میتوان در زمینهی آیینهای دینی، هویتها و جوامع درگیر با دین و اینکه این ادیان چگونه هم به صورت آنلاین و هم به صورتهای دیگر (آفلاین و جدا از اینترنت) به حیات خود ادامه میدهند، مشاهده کرد.
فهم اینکه چطور گروهها، سازمانها و افراد مذهبی از رسانههای جدیدی همچون دنیای مجازی، اینترنت، وبلاگها، شبکههای اجتماعی، و تلفنهای همراه استفاده میکنند، تغییرات و رفتارهای اجتماعی قرن بیست و یکم را به طور آشکار نشان می دهد. میتوان اینطور بررسی کرد که جذابیت بیش از حد رسانههای جدید، تاثیر مستقیمی بر روی اعتقادات و جوامع و هویتهای دینی چه به صورت آنلاین و چه به صورتهای دیگر (آفلاین) میگذارد. برای بسیاری از افراد، استفاده از رسانههای جدید این توانایی را به همراه دارد که به طور روزانه با دین درگیر باشند. با این وجود، این بحث نیز مطرح است که استفاده دینی از رسانههای جدید میتواند بر روی اعتقادات سنتی، رویکردها و رفتارهای کاربران تاثیر بسیاری داشته باشد. برای مثال میتوان به نرم افزار قرآن بر روی آیفون، خواندن توییتهای دالای لاما، یا حضور در کلیساهای مجازی مانند کلیسای جامع آنجلیکانها در دنیای آنلاینی به نام "زندگی دوم" (second life)اشاره کرد. همچنین میتوان این نکته را مورد بحث قرار داد که استفاده از رسانههای جدید میتواند تاثیر مستقیمی بر روی انجام اعمال دینی و رفتارهای دینی سنتی نیز داشته باشد.
اینکه انتظار یا اساسا اعتقاد داشته باشیم که مذاهب آنلاین تفاوت و تمایزی با مذاهب آفلاین ندارند دیگر قابل قبول نیست زیرا اینترنت فضایی را میسازد که در آن افراد و گروهها زندگیهای اجتماعی و معنوی خود را پی میگیرند و این مرزها و ارتباطات آفلاین هستند که اغلب فضای آنلاین را تغذیه و پربار میکنند.
مطالعات اخیر توجه زیادی را به موضوع قدرت و اعتبار در دنیای آنلاین معطوف کردهاند. محققان همواره در پی آن بودهاند که بفهمند منابع و قدرتها تا چه حد میتوانند اعمال دینی آنلاین-آفلاین را تغذیه و پر از اطلاعات کنند و در عین حال تاکیدشان بر روی این بوده است که اصلا آیا ما باید نگران این باشیم که رسانههای جدید به طور بالقوه میتوانند تاثیری بر روی سیاستهای دینی و دینشناسی داشته باشند و به این ترتیب آیا قابلیت آنرا دارند که قدرت و اعتبار چیزی را به چالش بکشند؟همینجاست که سوالاتی همچون سوالات زیر مطرح میشود که نباید نادیده گرفته شوند: پیامدهای انتقال دنیای معنوی به یک دنیای تکنولوژیک چه میتواند باشد؟ دین آنلاینی که در الگوهای گستردهی اجتماعی نهادینه شده است، چگونه میتواند در راستای دین لمس شده و قدیمی بازتاب و تطبیق پیدا کند؟ و اینکه قدرت و منابع چطور میتوانند اعمال دینی آنلاین-آفلاین را در ارتباط با مسیحیت، اسلام، هندو و بوداییت پر از اطلاعات کرده و غنی سازند.
مطالعه دین به صورت آنلاین همچنان مورد توجه محققان حوزههای مختلف دانشگاهی و سازمانهایی همچون سازمان "پروژهی زندگی آمریکایی و اینترنت" قرار دارد. آنها دو گزارش مهم در این حوزه به چاپ رساندهاند با نامهای : "ایمان سایبری": آمریکاییها چگونه دین را به صورت آنلاین دنبال میکنند (لارسن 2001) و "ایمان آنلاین"، که نشان می داد 64 درصد آمریکاییها از اینترنت برای اهداف دینی استفاده کردهاند (هوور، 2005). این علاقهی روزافزون همچنین منجر به چاپ چند مجله و یا شمارههای ویژهای با عنوانهای "دین" (2002)، "مجلهی ارتباطات کامپیوتری" (2007) و "اطلاعات، ارتباطات و جامعه" (2011) شده است. در سال 2005، مجلهی هایدلبرگ که در واقع "مجلهی مذاهب در اینترنت" خوانده میشود به این دلیل بنا نهاده شد تا مسائل مربوط به روششناسی، زیباییشناسی آنلاین و مراسم و آیینهای دینی بر روی اینترنت را پوشش دهد.
بحثهای زیادی نیز دربارهی مسألهی فتواهای آنلاین در دین اسلام مطرح شده است که تفسیرهای دینی از کتابهای مقدس را در بر میگیرند. مثلا مسألهی اینکه چه کسی اساسا قدرت و اعتبار آن را دارد که دست به ترجمه قرآن بزند، در دنیای آفلاین بسیار مورد توجه و چالش است؛ اما در دنیای آنلاین چه کسی میتواند بر این کار نظارت کند؟ افرادی که در دنیای آنلاین فتواهایی صادر میکنند، در دنیایی خارج از اینترنت هرگز به عنوان منبع معتبر محسوب نمیشوند و در حقیقت اصلا اجازه چنین کاری را ندارند. در نتیجه فتواهای آنلاین، از نظر خیلیها اصلا معتبر نیست و بنابراین اسلام "معتبر و درست" را زیر سوال میبرد. در مقابل، رهبر اسلامی به نام شیخ القرضاوی اعلام میکند که اینترنت میتواند هویت دینی برای مردم به وجود بیاورد. در واقع، این رهبر اسلامی از اینترنت برای تثبیت اعتبار و قدرت و هویت خود، هم به صورت آنلاین و هم آفلاین، استفاده قابل توجهی میکند.
نظریههای معاصر دربارهی مطالعه دین و رسانههای جدید بیشتر شامل کارهای تطبیقی در بین سنتها و بسترهای فرهنگی متفاوت میشود و بیشتر به سمت ملاحظات فرهنگی، محرکها و ارتباط بین دین آنلاین و آفلاین پیش میرود. امروزه بر سر این موضوع توافق هست که رسانههای جدید در عین اینکه نوعی یکپارچگی بین بسترهای دینی آنلاین/آفلاین به وجود آورده اند، توانستهاند مدلهای سنتی دین را به چالش بکشند.
این تاثیرگذاری و نیز تاثیرات تکنولوژیکی و دینی را میتوان با نگاه به کاربر تلفن همراه و گوشیهای هوشمند مشاهده کرد. با افزایش چشمگیر استفاده از گوشیهای هوشمند، استفاده از اپلیکیشنهای دینی نیز به خوبی رواج پیدا کرده است. در این زمینه میتوان به شش نوع اپلیکیشن اشاره کرد: برنامهی نماز؛ برنامهی آیینهای دینی؛ برنامهی متون مقدس؛ برنامه رسانههای اجتماعی؛ برنامهی ابرازهای شخصی؛ و برنامهی تمرکز و مراقبه که همگی به نوعی در ارتباط با دین هستند و هویتهای دینی خلق میکنند.
مذاهب شبکهای شده دارای پنج ویژگی هستند: اعمال مذهبی با هم آمیخته شده؛ واقعیت چند شبکهای؛ هویت داستانی شده؛ اجتماع شبکهای شده؛ و قدرت و اعتبار در حال تغییر. "همه این ویژگیها در کنار هم نوعی فهم از دین را ارائه میدهند که توسط یک رابطهی یکپارچه و پویا (زنده) بین اعمال مقدس و روزمره دینی غنی میشوند." فهم پیچیدگیهای این رابطهها، رفتارها و تجربههای خارج از اینترنت میتواند انتخاب رفتارها و تجربههای تکنولوژیکی و اجتماعهای دینی آنلاینی را توجیه کند. با دقت بر روی چنین مسألهایست که میفهمیم دین آنلاین چگونه شکل میگیرند. در واقع از این طریق میبینیم که نگاه به آیینها و اعمال مذهبی در جامعه معاصر به چه شکل است.
نتیجهگیری:
مسألهای که در سالهای اخیر بسیار به چشم میآید این است که بین فرهنگ رفتارها و اعمال دینی آنلاین و آفلاین ارتباطی موازی وجود دارد. بسترسازی فرهنگی برای فهم اینکه رسانههای جدید چگونه، توسط چه کسانی و به چه منظوری باید مورد استفاده قرار بگیرند، در حقیقت به این معناست که سعی در فهم انواع فرهنگ دینی، افراد و گروههای دینی، و سازمانهایی کنیم که رسانههای جدید را به عنوان ابزاری برای اهداف دینی، تبادل اطلاعات و ارتباطات یا میپذیرند یا رد میکنند. با تمرکز بر ارتباط بین دین و رسانههای جدید، در حقیقت میتوان به فهم درستی از این موضوع رسید و همچنین متوجه راهکارهایی شد که برای استفاده و تطبیق روششناسیهای قدیمی یا ابداع روشهای جدید به آنها نیاز داریم. در کنار توجه به این نکته باید کشف کنیم چه حوزههایی نیاز به تحقیق و بررسی بیشتری دارد. همین فضای در حال تغییر و ظهور فنآوریهای جدید، امکانات و فرصتهای تازه و چالشهای بالقوه ای را در مورد دین، رفتار و فرهنگ دینی و نیز چگونگی برخورد با این چالشها به وجود میآورند.