معرفی مقاله ظهور ضد اسلام

ظهور ضد اسلام: رسانه ها و اسلام هراسی در اروپا و ایالت متحده

دانشجو: عاطفه داودی

دریافت فایل مقاله

این مقاله بر ظهور اسلام هراسی در ایالت متحده آمریکا و اروپا تمرکز دارد. در این مقاله تاثیر تعاملات پنهانی دین، ایدئولوژی های سیاسی و توجه رسانه ها بر نگرش نسبت به مسلمانان پرداخته می شود. اگرچه ایده آل این است که داده های ما در طول زمان و با اقدامات تطبیقی جمع آوری شود ولی این برای ما امکان پذیر نخواهد بود. برای این تحقیق از مطالعات مرکز تحقیقاتی پیو در آزمودن سوالات تحقیق خود و فرضیه به عنوان بهترین منبع داده ها در درجه بعدی استفاده شده است.

یافته های ما نشان می دهد که نگرش منفی نسبت به اسلام و مسلمانان به شدت و به طور مداوم با محافظه کاری سیاسی توسط کشور های دوطرف اقیانوس اطلس بازتولید می شود. سیاست محافظه کارانه ایالات متحده، فرانسه، آلمان و اسپانیا به طور کلی بر نشان دادن مسلمانان در هاله ای منفی است. از این رو در بسیاری از این کشورها، برداشت از مسلمانان در بسیاری از این کشورها وابسته به تجزیه و تحلیل دیدگاه های سیاسی آن ها است. 

طبق مطالعات پاتنم و کمپبل (2010)، ما همواره فکر می کردیم که بین دین داری و وابستگی سیاسی ارتباط وجود دارد ولی اینگونه نبود. یافته های ما نشان می دهد که برداشت مردم از اسلام و مسلمانان تا حد زیادی احتمالا مستقل از اعتقادات مذهبی است و به جای آن ارتباط زیادی با دیدگاه های سیاسی دارد.

در تمامی کشورهایی که این مطالعه در آن انجام گرفت، افرادی که از سطوح بالاتر آموزش و تماس واقعی با اعضاء جامعه اسلامی برخوردار بودند با نگرش مثبت تری به این افراد نگاه می کنند. این نتجه با مطالعات قبلی رابطه دارد. این امر نشان می دهد که سیاست های معطوف به افزایش آموزش و ارتباط اجتماعی بین جمعیت اکثریت و اقلیت مسلمان می تواند به ایجاد نگرش مثبت به این افراد منجر شود. همچنین دریافتیم که بیشتر احتمال دارد که افراد مسن تر، روی نگاه منفی خود نسبت به مسلمانان پافشاری کنند. از همین رو افزایش آموزش در میان شهروندان مسن تر و پخش اخبار مثبت از مسلمانان در رسانه ها، می تواند در تغییر نگرش این گروه نسبت به مسلمانان مفید باشد. از آن جا که افراد مسن تر نسبت به جوانان تمایل بیشتری به مصرف اخبار از رسانه ها دارند؛ پوشش خبری مثبت موجب تغییر نگرش در این گروه می شود.

همان طور که پیش بینی کردیم؛ یافته های تحلیل ما این امر را که قرار گرفتن در معرض رسانه ها می تواند بر نگرش عمومی درمورد اسلام و مسلمان تاثیر بگذارد را تایید می کند. تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که در بین پاسخ دهندگان ایالات متحده، افرادی که بیشتر تحت تاثیر پوشش خبری پارک 51 هستند کمتر از جامعه اسلامی حمایت می کنند. بیشتر آن ها فکر می کنند که اسلام دین خشونت است و مسلمانان نباید از حقوق برابر با سایر گروه ها برخوردار باشند.

از زمانی که جمهوری خواهان روی کارآمدند؛ این نگرش پیش بینی می شد. ما معتقدیم که پاسخ دهندگان به احتمال زیاد در معرض رسانه های محافظه کاری که مسلمانان را در هاله ای منفی به نمایش می گذارد قرار داشته اند. با این حال این واقعیت وجود دارد که پوشش رسانه ای از جامعه اسلامی غالبا منفی است. به عبارت دیگر مهم نیست که از کدام شبکه امریکایی اخبار دنبال می شود؛ ای رسانه ها ممکن است نگرش منفی به اسلام و مسلمانان را به شما القا می کند. در حالی که پوشش منصفانه و متعادل اصل راهنمای ژورنالیسم امریکا است، در این موضوع، رسانه های ایالت متحده آشکارا عدم تعادل را در پیش گرفته بودند. در نتیجه، رسانه های ایالت متحده به ایجاد نگرش های منفی تر از مسلمانان و اسلام در میان مخاطبان امریکایی در سال 2010 دامن زدند.

در حالیکه یافته های این تحقیق نشان داد که برای بررسی جزییات نگرش های امریکایی و اروپایی نسبت به مسلمانان، پوشش رسانه ای مسلمانان، و مرکز جامعه اسلامی، چندین محدودیت وجود دارد. یکی از ناتوانی های ما پیش بینی کردن الگوهای واحد در پنج کشوری است که ما برای مطالعه انتخاب کردیم. بر اساس رویدادهای اخیر که اسلام و مسلمانان را در خط مقدم بحث های عمومی قرار داده بود، کشورهای اروپایی و ایالت متحده انتخاب شدند، از جمله یکی از آن ها مرکز جامعه اسلامی در نیویورک بود.

همچنین تعداد زیادی از مسلمانان در ایالت متحده، فرانسه، آلمان، بریتانیای کبیر و اسپانیا زندگی می کردند. به همین دلیل این پنج کشور اولویت پژوهش ما را تشکیل دادند.

محدودیت دیگر ما از استفاده از داده های نظرسنجی ثانویه ناشی می شود. همانطور که قبلا اشاره شد، داده ها برای آزمون فرضیه روابط در سال های 2008 و 2010  مساوی نبودند. با این حال، دو بررسی توسط همان شرکت تحقیقاتی انجام شد و سوالات مشابهی در میان ملت های مختلف و در زمان های مخلف به اشتراک گذاشته شد.

همچنین تاکنون ما در پرداختن به نقش جنسیت در این مطالعه با شکست مواجه شده ایم. هرچند که زن یکی از فاکتورهایی که بتواند نسبت به مسلمانان نگرش مثبت ایجاد کند نیست، اما در مطالعه سال 2008، این موضوع یکی از مواردی است که در ایالت متحده و بریتانیای کبیر بررسی شده بود. و در سال 2010، مونث بودن یکی از فاکتورهای پیش بینی کنننده بود که نشان می داد اسلام خشونت را در آموزه های مذهبی خود تشویق نمی کند. در همین راستا تحقیقات گذشته نشان می داد که زنان کمتر از مردان تمایل به حفظ نگرش های متعصبانه دارند. بنابراین، بررسی نقش جنسیت در برداشت از مسلمانان می تواند یک مسیله مهم در تحقیقات آینده باشد.

بر اساس نظر پاتنم و کمبل، کلید کاهش نفرت از مسلمانان در تماس بیشتر بین مذاهب است. مطالعه مذهبی و سیاسی آن ها در ایالت متحده نشان داد که بیشتر درک منفی از گروه های مذهب، که مسلمانان فقط یکی از آن ها هستند،  در مناطق جغرافیایی خاص متمرکز شده است و این امر تماس آن ها با مردم سایر مذاهب را محدود کرده است. در نتیجه ما انتظار داریم به سرعت مشکل تصورات آن ها از بین برود و تمام آمریکایی ها اعم از بودایی، مسلمان و یا مورمون مثل یک دوست و خانواده در کنار هم زندگی کنند.